۱۳۹۵ تیر ۵, شنبه

محاکمه 250 تن از بلندپایه های حکومت کرزی

جمهوری اسلامی افغانستان بعد از کنفرانس بن در 2001 راه پر پیچ و خمی را طی کرده است تا به اینجا رسیده. افغانستان هر روز با خونریزی، کشتار دسته جمعی، خشونت علیه زنان، بی سوادی، فقر، فساد اداری و بسیاری مشکلاتی دیگر دست و پنجه نرم کرده است. نخستین دولت این کشور پس از کنفرانس بن، دولت حامد کرزی بود. این چهره در طول 13 سال حکومت خود در افغانستان به چهره ای گاه منفور و گاه محبوب مبدل می شد. او طالبان را "برادران ناراضی" خود می خواند و با آنها به نرمی برخورد می کرد، اما در مقابل با امریکایی ها به خصوص در سالهای پایانی حکومتش.

حالا کم کم پاهایی از این حکومت گاه محبوب و گاه منفور، برادر کلان برادران ناراضی به پای میز محاکمه کشانیده می شود. در طی یک فرمان از سوی رئیس جمهور غنی گفته شده که نزدیک به 250 تن از اعضای بلندپایۀ حکومت حامد کرزی به دلایل فساد و کارهای غیرقانونی به میز محاکمه کشانیده خواهد شد. اما پرسش اینجا است که حکومت چگونه می تواند 250 نفر بلندپایه را که احتمالا برخی شان در حکومت فعلی نیز هستند و یا از جمله افراد صاحب نفوذ کشور به شمار می روند محاکمه کند؟


به نظر من این کار به این زودی ها صورت نخواهد گرفت. شاید تعدادی را بیاورند و محاکمه کنند و بعد سروصداها بخوابد و این دولت چهره ای خوب به مردم و جامعه جهانی نشان دهد. 

۱۳۹۵ خرداد ۲۲, شنبه

استراتژی جدید طالبان – باارزشتر و مهم تر


طالبان در طول 15 سال جنگ اخیر استراتژی ها و تاکتیک های مختلفی را روی دست گرفته تا بتواند به برخی از مقاصد خود دست یابد. از مقاصد طالبان که بگذریم، تاکتیک های جدید جنگی طالبان را اگر با نگاهی تاریخی دقیقتر ببینیم متوجه می شویم که تکنیک ها پخته تر می شوند و حاکی از این اند که افرادی سنجشگر در میان شان وجود دارد، یا از گروه های بزرگتر جنگی مشوره می گیرند.

یکی از این جدیدترین استراتژی های طالبان که در این اواخر به اوج خود رسیده است، گروگان گیری افراد ملکی در جاده های پر رفت و آمد کشور است. جالب اینجا است که این جاده های پر رفت و آمد تنها محدود به یک منطقه مثلا شمال کشور نمی شود. چندین مورد اخیر گویای آن است که طالبان افراد ملکی را در شاهراه های بزرگ که نبض مواصلاتی کشور هستند گروگان می گیرد، آنها را سر می برد یا تیرباران می کند. در همین راستا، نخست طالبان یک یا دو موتر را می ایستانند، موترها و سرنشینان آنها را با خود می برند، شماری شان را آزاد می کنند و در پی آن افرادی را نگه می دارند و در آخر آنها را می کشند.

حالا پرسش اینجا است که چرا این استراتژی در این اواخر چنین در میان طالبان پرطرفدار شده است؟ هر چند سال گذشته نیز شاهد یکی دو مورد از گروگان گیری های گروهی در زابل و غزنی بودیم. این بار طالبان در برابر جان افراد ملکی پول می طلبند، نه خواهان تبادلۀ زندانی هایشان هستند که تنها افراد را می کشند. این استراتژی جدید بسیار مرگبار از استراتژی های قبلی است. از یک سو باعث می شود افراد ملکی دیگر از راه های زمینی رفت و آمد نکنند و یا میزان آن را کاهش دهند. از سوی دیگر این رفت و آمدها ناگزیر به صورت هوایی انجام خواهد شد (که به سود شرکت های هوایی خواهد بود).

تاکتیک گروگان گیری دولت و نیروهای امنیتی را وامی دارد تا برای حفاظت از جان گروگان گرفته شدگان دست به عملیاتی بزند که مصارفی بیشتر، خستگی بالاتر دارد؛ این امر امید را در میان مردم کاهش می دهد و دولت را نیز وادار می کند تا رویکردی دیگر برای کنار آمدن با طالبان روی دست بگیرد. هر چند، زمزمه هایی نیز وجود دارد که حامد کرزی در این کارها ممکن است دستی پشت پرده داشته باشد.